مگر میشود؟!......

ساخت وبلاگ
بعضی آدم ها انگار معنای خوبی را نمی فهمند....انگار هر چه قدر هم که بگذاری و برداری و به خیال خام خودت، مهربانی کنی...برایشان مفهومی ندارد...شاید بعضی ها مادر باشند یا پدر...یا پدر بزرگ یا مادر بزرگ...فرقی ندارد...بعضی ها فقط یک نفر را می بینند...کارهای همان یک نفر برایشان ارزش دارد...از هم او فقط تعریف می کنند...حتی اگر بقیه بچه ها یا نوه ها همه کار هم بکنند اما انگار نکرده اند، از نظر آنها...این روحیه خیلی آزار دهنده است...برای مثلا دختر دیگر که با تمام وجودش دوست دارد آنها را، ولی نباشد و نکند انگار بهتر است...جعبه جعبه سیب و انگور بخرد...اما از نظر آن بزرگ، میوه ها مزه ندارند و بدرد نمیخورند...به همین راحتی...یک بچه جوجه کباب درست کند و ببرد...ولی گوشتش سفت است و آن دیگری اگر بخرد و بپزد...به به...تا مدت ها خاطره خوشش را برای بقیه بچه ها تعریف می کند...اما آن یکی انگار اصلا این محبت را نکرده...بقیه تمام خانه را بشویند و بسابند...انگار فضولی کرده اند و کاشنمی کردند...آن یک دانه اگر جا پیازی را مرتب کند..دستش درد نکند...خیلی زحمت می کشد...بحثم اصلا حسادت نیست...بحثم این است که تعریف خوبی من ایراد دارد، انگار و شاید باید عوض شوم... مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 27 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 15:39

صبح آب شیر فشارش کم بود، داشت کفرم در می آمد.در دلم یاد خانه هایی افتاد که آبشان در فلسطین قطع شده...خانه هایی که برق ندارند...آن ها، جدای از همه برچسب ها انسانند...انسان هایی که نیاز به کمک دارند...ای همه آن هایی که حتی یک خط هم ننوشتید راجع به خبر به این مهمی...سکوت کردید و وانمود کردید که هیچ اتفاقی نیافتاده است...برای مردن آن دختر، خودتان را هلاک کردید و دین و دنیای ایرانیان را زیر سوال بردید...گفتید شادی نداریم...زندگی نداریم...حالا همان ها... یا سکوت کردید...یا اینکه عکس کیک و شیرینی و غذا و میهمانی...می گذارید...مردم بینوا، دارند جان می دهند و شما بی تفاوت....زندگی چند روزه دنیا...را نفروشید....به رد و تایید عده قلیل...راست بایستید و طرفدار حق باشید...آن دختر، که مرگ طبیعی هم مرد، حق زندگی داشت...اما زنان و کودکان غزه چه جرمی دارند؟!دختران کشته شده... لیاقت حمایت ندارند؟!چرا که رسانه قوی ندارند که برایشان حمایتگر مجازی درست کند؟؟اگر دین ندارید، لا اقل آزاده باشید... مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 15:39

چند سال بود...که حتی از رنگش و بویش بدم می آمد.چون تیروئید را هم تحریک می کند، دوست نداشتم بخورم.اما چند وقتی هست که محبوب دوست داشتنی ام شده...فقط از نوع خاصی...سفت و قرمز...خوش عطر...نه ازآن زعفرانی ها و...امروز رفته بودم بیرون، دیدم میوه فروشی سر کوچه، از آن نوع هلو... آورده.کیلویی ۳۰.حالا چند روز قبل ۵۰ می داد.مشتری شدم...خلاصه که سوژه خنده شدم...هیچ کس حق ندارد به سبد هلو های شسته من، توی یخچال نگاه چپ کند!!هلو عجب میوه دلپذیری هست...کاش یخچال دیگری داشتم، ذخیره کنم برای زمستان!!چون همین یکی دو هفته هست و تمام می شود... مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 25 تاريخ : سه شنبه 25 مهر 1402 ساعت: 15:39

توی تاکسی که نشست... داشت گزارش کار به دوستش می داد.از ۶۰۰ نفر میهمان عروسی شان بگیر تا ۲۰۰ تومن ورودی تالارو...می گفت این اصلا جدای از پول میوه و شیرینی هست!!!با خودم گفتم یعنی دویست میلیون ناقابل، هیچ می شود؟؟آنهم به خاطر چند ساعت لباس های خاص پوشیدن وآرایشگاه رفتن و خودت را نشان چند تا فامیل و دوست دادن،که سال تا ماه هم نمی بینی شان....بعد هم همان ها بگویند که شامش چرب بود...گوشتش نپخته بود...عروس چه قدر غیر طبیعی شده بود....واقعا در عجبم از نسل چنین ادم هایی که هنوز این دو دو تا چهار ساده را نمی دانند و دوباره برای این پز و پرستیژ بی مزه،حاضرند این قدر پول بی زبان خرج کنند...با همین پس انداز پول های ساده، چه قدراول زندگی زن و شوهر ها،جلو می افتند..بعضی ها که ندارند و می روند وام می گیرندبرای چنین خزعبلاتی خرج کنند که دیگر هیچ چیز ندارم بگویم... مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 48 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 1:22

مدت هاست که فکر می کنم...این چه وضعی هست...

هیچ کدام از دوستان دیگر به خودشان زحمت نمی دهند و سالی یک بار سر می زنند..

به گمانم از پایه بهتر هست که بلاگفا تعطیل بشود و برویم

سراغ زندگی مان!!

اگر جایی هست که قرار است متن، روایتگر زندگی باشد....

پس چرا کسی نمی نویسد...

اگر خواندن باشد...نوشتن هم هست...

مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 47 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 1:22

مدت هاست که دیگر با کسی بحث نمی کنم...نظراتم برای خودم عزیز است ولی سعی نمی کنم که آنها را متقاعد کنم....من راهم را می روم...مطمئن هستم که باید همین طور پیش بروم...اما قبل تر ها اینگونه نبود....اگر کسی مخالف من فکر می کرد، اذیت می شدم و دلم می‌خواست یک جور راضی اش کنم.البته در مواردی که همه از نزدیکان بودند و شاید آنها یک طوری می‌خواستند به من نظرشان را غالب کنند...بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم، که نیازی نیست جنگ و جدال و آخر سر پیروزی یک نفر!مگر ما چه قدر جان داریم و اعصاب که بخواهیم این طور وقت و انرژی مان را هدر بدهیم و از زیبایی های زندگی خودمان را محروم کنیم....به کسی که برخورد کنم و او سر موضوعی بگوید تو اشتباه می کنی...من با صبر و حوصله می گویم...من این طور فکر نمی کنم و تمام....مهم نیست که بپذیرد...مهم نیست که من راضی اش کنم یا نه....همین قدر که طرف مقابل بداند من چه فکری دارم، کافی است...در عمل خواهد دید که من کار خودم را می کنم...اما چیز اشتباه و بی نهایت خنده داری که در این شبکه ها می گفتند...ادم های سمی زندگی ات را حذف کن!! واقعا چیز بی ادبانه ای ایست...ما چنین مفهومی را نه در دین و در فرهنگ دیرینه مان نداریم...اگر کسی با تو مخالف است و حتی تو را اذیت می کند...نباید این قدر ضعیف باشی که بخواهی او را ترک کنی....باید بمانی و در موضع قدرت و ادب، با او زندگی و معاشرت کنی....هر که باشد...همسر...مادر شوهر...فامیل بد دهن...اما تو سکوت می کنی...نه از ضعف...بلکه از شعور و اطمینان...لبخند میزنی..نه از حماقت...بلکه از تفکری که می دانی حق با کیست..تو صبوری می کنی و نتیجه اش را می بینی...ادب همیشه راه حل خوبی هست...صبر گرچه دیر جواب می دهد...اما بالاخره همه می فهمند که تو ا مگر میشود؟!.........
ما را در سایت مگر میشود؟!...... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : tast-good بازدید : 46 تاريخ : سه شنبه 11 مهر 1402 ساعت: 1:22